فیلمی از ریدلی اسکات ، درباره رنج و ظلمی که در طی بیش از چهارصد سال بر عبریان توسط فرعونیان وارد شده است . و موسی ای که در دربار فرعون  و دوشا دوش رامسس ، پسر فرعون ، بزرگ و عزیز شده و نا گاه بعد از مرگ فرعون مورد غضب رامسس قرار می گیرد ،  هیچ حالت ربانی و پیامبر گونه ای ندارد جز دلیری و جوانمردی ، موسی ای که در نگاه  هالیود کاملا معنویت زدایی شده و ارتباطی با آن پیامبری که ما در  کتب  دینی خود و تورات سراغ داریم ، ندارد .

و آن طور که بسیاری از منتقدان غربی نوشته اند اگر اسم و نام شخصیت ها را عوض می کردند شاید هرگز پی به اینکه فیلمی درباره ی یک پیامبر می دیدم ، نمی بردیم .

فیلم با بودجه بالای 140 میلیون دلاری بصورت 3 بعدی ساخته شده است ، با جلوه های بصری خیره کننده شاید تنها دلیلی که بتوان این فیلم طولانی را تا انتهای آن تماشا کرد و بی خیال آن نشد همین جلوه های ویژه باشد که بصورت مرتب  هیجانی کوچک به جان تماشاگر تزریق می کند ، اما بعداز آن فیلم چیزی در چنته ندارد که بخواهیم به کسی توصیه کنیم برای تماشایش، فیلمی با بازی های سرد و بی روح ،  انگار که همه از سر کاری به لوکیشن فیلم آمده اند و خیلی هم عجله دارن که کار را سریع تمام کنند و به سر کار اصلی خود بر گردنند. اسکات مانند دارن آرنوفسکی ( کارگردان فیلم نوح ، که اگر قرار باشد این فیلم را به عنوان داستان پیامبری نگاه نکنیم من دوستش داشتم  ، بانگاه یک فیلم افسانه ی پری ای) و در راستای چشم انداز هالیود تلاش بسیاری در عادی نشان دان ،متوهم و دو به شک بودن  و کلا ازبین برد وجه الهی  پیامبران الهی انجام داده است از نشان دادن تصویر خدا بصورت پسر بچه ای تخص و بی روح  و عذاب دهنده تا موسی سرگردان ، مضطرب .

گلشیفته دلیل دیگر تماشاگر ایرانی برای دیدن فیلم است که البته بسیار  سریع دلسردتان می کند ،  در کل شاید حدود دو قیقه و با چند کلمه در نقش همسر رامسس ظاهر می شود که نقشی در پیش برد داستان ندارد و عملا می توان به عنوان سیاهی لشگر فیلم از او یاد کرد .

فیلم موسی با عنوان  "هجرت : خدایان و پادشاهان "  یک فیلم از صدها محصول  تماما صهیونیستی  هالیود است در توجیه این نکته که چرا کشوری به نام اسراییل ایجاد شد و باید باشد ، هجرت را با توقعه یک فیلم سرگرم کننده ، اکشن ، سطحی ، تخیلی  می توان  تماشاکرد . البته اگر پیشنهاد فیلمی دیگری ندارید .